این لایحه حجاب و عفاف اعلان جنگ با جامعه است
تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۶۸۳۵۵
«پاک کردن صورت مساله» عنوان یادداشت آذر منصوری برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده: لایحه حجابوعفاف نه تنها توجیهگر رفتارهای سلبی است که تا فاجعه مرگ مهسا اعمال میشد، بلکه مجموعهای گسترده از مجازاتها را برای به اصطلاح متخلفان در نظر گرفته که به تعبیر بسیاری از دلسوزان کشور به مثابه اعلام جنگ با جامعه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تحقق جامعه اسلامی در راستای اهداف بیانیه گام دوم در کنار تحلیل نادرست و غیر واقعبینانه از مقتضیات جامعه امروز ایران، آن هم پس از فاجعه مرگ مهسا و وقوع جنبش اعتراضی گسترده، موجب شده است که نقدها و نصایح مصلحان و دلسوزانی مانند آقای خاتمی راه به جایی نبرد و کمافیالسابق در بر همان پاشنه بچرخد. متنی که روز گذشته در رسانه خاتمیمدیا منتشر شد، جمع بندی جمعی از کارشناسان اعم از جامعهشناسان و حقوقدانهای کشور در موضوع حجاب است.
این متن میتواند به محلی برای بحث، نقد و نظر پیرامون راههای برون رفت از مناقشه حجاب تبدیل شود. البته اگر ارادهای برای خروج از این دو قطبی و شکافی که روز به روز ابعاد خطرناکتری به خود میگیرد، وجود داشته باشد. با این مقدمه پرسش اصلی که این نوشتار در پی پاسخ آن است این است که آیا میتوان بدون توجه به ابعاد و شاخصهای دیگر جامعه اسلامی، با تجمیع قوا و تمرکز بر مجموعهای از رفتارهای سلبی و پلیسی و صدور احکامی که ناقض حقوق شهروندی است، انتظار داشت آحاد جامعه بر این اجبار تمکین کند و حجاب اجباری را قبول کند؟
لایحهای که اخیرا با عنوان حجاب و عفاف و با اعمال تغییراتی توسط مجلس یازدهم رونمایی شده است، کماکان پاک کردن صورت مساله و نادیده گرفتن همین بدیهیات است. در کدامیک از آیات قرآن یا روایات معتبر چنین اجباری در مواجهه با پوشش جامعه وجود داشته است که این رویکردها و رفتارها را توجیه نماید. این لایحه نه تنها توجیهگر رفتارهای سلبی است که تا فاجعه مرگ مهسا اعمال میشد، بلکه مجموعهای گسترده از مجازاتها را برای به اصطلاح متخلفان در نظر گرفته که به تعبیر بسیاری از دلسوزان کشور به مثابه اعلام جنگ با جامعه است.
من نیز مانند بسیاری دیگر از زنان ایران پوشش اسلامی را یک ارزش میدانم اما اجبار و تحمیل این پوشش را ضد این ارزش قلمداد میکنم و به همین دلیل مجموعه مداخلههای اجباری در امر پوشش و چه بسا سبک زندگی شهروندان آن هم به نام دین را سیاستی شکست خورده میدانم که بارها و بارها نه تنها شکست خورده، بلکه نتیجه عکس نیز به همراه داشته است.
خلاصه کردن همه نمادهای جامعه اسلامی در پوشش زنان، آن هم در شرایطی که حداقل ۲۰میلیون نفر زیر خط فقر زندگی میکنند و جامعه و خاصه زنان از انواع تبعیضها رنج میبرند، حرکت و اقدامی است که فقط میتوان نام خودبراندازی روی آن گذاشت. باید توجه داشت که این خودبراندازی را تنها نباید در تشدید این مناقشه و رودررویی با نظام خلاصه کرد، ابعاد ویرانگرتر آن را باید در رنسانسی دید که دیر یا زود با اصرار بر این سیاستها به وقوع خواهد پیوست.
منبع: خرداد
کلیدواژه: لایحه حجاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۶۸۳۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عادیسازی بیحجابی شبیخون فرهنگی
در جامعهای که پوشش زنان و حتی مردان از دیرباز یکی از آداب و ارزشهای اجتماعی بوده و بدپوششی در این جامعه مذموم شمرده شده است، عادیشدن پوششهای غیرمتعارف، چه در مردان و چه در زنان، زنگ خطر استحاله فرهنگی و ارزشهای اجتماعی را به صدا درمیآورد.پوشش انسانها صرفنظر از اینکه از نظر فطرت انسانی یک ابزار مصونیت است، برای فعالیتهای اجتماعی زنان و مردان نیز مفید است. هر کسی باید به اندازهای که خود او میداند و برایش مصونیتآفرین است، به آن عمل کند. حجاب به معنای پوشش بیرونی و عفاف به معنای پوشش درونی است. عواملی که باعث سلامت در جامعه میشوند و در صورت نبود این دو عامل، مشکلات و اثرات مخرب زیادی در جامعه به وجود خواهد آمد؛ چراکه اگر حجاب و عفاف که مکمل یکدیگرند، در افراد و جامعه رعایت شود، سبب رشد و افزایش معیار اطمینان و اعتماد در جامعه، تاثیر مثبت بر سلامت روحی و روانی در تربیت و تعلیم فرزندان و محیط اطراف میشود. همین امر سبب رشد عقلی و فرهنگی در جامعه و مانعی محکم در مقابل عوامل و تاثیرات منفی و مخرب است.
انسان، پوششگریز است یا خیر؟
پیرامون موضوع حجاب و پوشش زنان مسائل مختلفی مطرح میشود اما پیش از هر چیزی باید بررسی شود که آیا انسان بالطبع حجابگراست یا خیر؟ پوشش دینی بانوان و حجاب از اختراعات آیین اسلامی نیست، بلکه ریشه در تاریخ دارد. در تمدنهای کهن بشری مانند تمدن یونان و ایران نیز موضوع حجاب در بین بانوان دارای جایگاه خاصی بوده است؛ بنابراین نهفقط اسلام واضع قانون حجاب نبوده، بلکه در جهت جلوگیری از افراط و تفریطهایی که در طول تاریخ در مورد حجاب نیز به وجود آمده، به قانونمند کردن و تنظیم آن همت گماشته و آن را بهصورتی متعادل، صحیح و متناسب با فطرت انسانی زن و غیرتمندی مرد، آن را ارائه داده است. در پاسخ به اینکه انسان پوششگریز است یا خیر، باید هر دو گزاره آن بررسی شود. اگر فرض بر حجابگریزی باشد، اعتبار و ارزش رعایت حجاب بهدلیل عقلانیت و پیامد فرهنگ و تربیت فردی است. اگر فرض بر گزاره اول باشد، عدم رعایت حجاب خلاف طبع بوده است. این موضوع در حالی است که در ایران تاکنون حجابگرایی فرض شده و مبنای سیاستگذاری بر این اساس انجام گرفته است.
محجبههای جوان؛ مرکز ثقل مواجهه با بدپوششها
در مسأله حجاب، حاکمیت با گروههای مختلفی روبهروست؛ افرادی که صرفا بدپوشش هستند، افرادی که به بدپوششی کمک میکنند (مانند تولیدکنندگان البسه نامناسب) و در نهایت افرادی که بیحجابی عامدانه را تبلیغ میکنند (مانند متعرضان به محجبهها و افراد تبانیکننده با عوامل بیگانه). ولی به نظر میرسد که محجبهها باید مرکز ثقل این مواجهه قرار بگیرند. یک فرد محجبه و عفیف وظایف بزرگی بر عهده دارد و باید الگوی مناسبی برای دیگران باشد تا آنها نیز از این هدیه الهی بهرهمند شوند. به هر حال در مقابله با بیحجابی، به جای برخورد با بیحجابان عادی، باید این پندار که بیحجابان در غلبه کمی و کیفی هستند، تضعیف شود. در این راه میتوان از ظرفیت محجبهها استفاده کرد. با وجود اینکه این موضوع مورد توجه قرار گرفته اما اجرای آن ناشیانه بوده است؛ چراکه بیشتر این افراد بانوان میانسال بوده، در حالی که بهتر است از جوانان و دانشجویان در این امر استفاده شود. با این حال باید توجه داشت که اعتدال در رفتار با بدحجابی باید رعایت شود؛ زیرا افراط در آن موجب تنش و اضطراب و منجر به عادیشدن بدپوششی در جامعه میشود. این مسأله نیازمند نهاد ستادی و نظارتی فراقوهای است که منحصرا به مسأله حجاب نپردازد. میتوان این نهاد را در قالب ستاد مبارزه با مفاسد فرهنگی ــ اجتماعی تشکیل داد.
ارتقای صنعت مد در موضوع حجاب اسلامی
به نظر میرسد باید اقداماتی در جهت کاهش پوشیدنیهای ناسالم یا نامناسب و افزایش پوشیدنیهای سالم و مناسب، البته با کیفیت و قیمتی مناسب برای کاهش زمینههای فساد و بدپوششی انجام شود. بر همین اساس باید طراحان لباس در یک زیستبوم ایرانی ــ اسلامی تربیت شوند و طرح درسها و نظام آموزشی خیلی قدیمی، چه در طراحی لباس و چه در طراحی پارچه ارتقا پیدا کند. مسئولان این صنعت و این حوزه باید تدابیر لازم را برای پوشش مناسب با قیمت مناسب در اختیار جامعه قرار دهند و نیازهای اقتصادی تولیدکنندگان نیز تامین شود. از سویی دیگر تسهیل تشکیل خانواده، تقویت روابط خانوادگی و افزایش اشتغال مناسب میتواند در کاهش زمینههای بدپوششی نیز موثر باشد. با این حال باید جایگاه حجاب بهدرستی در کشور تبیین و مشخص شود. در برخورد با پدیده بدحجابی باید مشکل فرهنگی و سیاسی آن، از یکدیگر تمایز پیدا کند و متناسب با خاستگاههای آن به برخوردی سنجیده و برنامهریزیشده پرداخت. در برخورد با بیحجابان باید دقت کرد تعلیم، موعظه و دعوت به خیر، مقدم بر امر به معروف و نهی از منکر است که در این مسیر نهادهای آموزشی اهمیت بالایی دارند.